گفتگوی آندیا دختر بچه 6 ساله بانمک و باهوش
- آندیا سلام
-سلام
- خوبی عزیزم؟
- ملسی.
- آندیا چند سالته؟
-سیس سال
- کلاس چندمی؟
- من که کلاس نمیلم. من مد کودک میلم.
- چند تا دوست داری آندیا؟
- سه تا. ملیم. مینا . آلمیتا . ماهان . شلاله.
- این که شد پنج تا.
- مم... اوممم. آله پنش تان.
- تا چند بلدی بشماری؟
- تا هزال.
- آفرین. بشمار ببینم.
- یچ - دو - سه - چهال - پنش - سیس - هفت - هش - ده - پونصد - هزال
- باریکلا. کی بهت یاد داده؟
- مامان و خاله فاطمه
- خاله فاطمه کیه؟
- خانوممونه دیده (منظور دیگه است)
- آندیا. بزرگ شده میخوای چکاره شی؟
- میخوااااااااام... بهس فکر نکلدم.
- خب حالا فکر کن بهم بگو.
- (بعد از ١ دقیقه فکر) ... خواننده سم
- چرا دوست داری خواننده شی؟
- دوس دالم دیده. میخوام مث لیلا فلوهل بخونم.
- مگه تو لیلا فروهرو میشناسی؟
- آله. بابام همیسه آهنگاسو تو ماسینمون میذاله.
- خب حالا غیر از خوانندگی چی؟
- لفتگل. (منظورش رفتگره)
- اه. آندیا. چرا رفتگر - این همه شغل هست.
- خب اگه لفتگل نباسه کی آسغالامونو جم تنه؟ کی کوسه (کوچه) رو سمیز تنه؟
- آره. راست میگیا. ولی رفتگر تحصیل کرده دیگه. آره؟
- آله. من میخوام بلم دانسگاه. اونجا ازدواج تنم.
- حالا چرا تو دانشگاه ازدواج کنی؟
- آخه اگه نلم دانسگاه کسی با من ازدواج نمیتنه.
- فکرنمیکنی الان زود باشه درمورد ازدواج فکر کنی؟
- ممممم. آخه ماریا میگه آدم باید بزلگ فک تنه. منم بزلگ فکر میتنم دیده.
- ماریا کیه؟
- دوستمه.
- اسم معلماتون چیه؟
- معلم نه. ملبی. (منظور مربیه)
- خب اسم مربیاتون چیه؟
- خاله فاطمه - خاله سپیده - خاله نستلن - خاله ملیم.
- آندیا کاری نداری؟
- نه .
- خداحافظ
- خبادس (منظور خدافظ بود)